گفتگو با رسول لسان خوش منفرد، مدیر شرکت بسپار شریف
صبر و جسارت، شروط لازم شروع کار
براي شرکتهاي دانشبنيان، نميتوان نقطه آغاز و مسير پيشبينيشده يکساني در نظر گرفت. هزار و يک اتفاق کوچک و بزرگ سر راه وجود دارد که اکثرا قابل پيشبيني نيستند. هر حوزه کاري و بازاري هم سختيها و مشکلات خودش را دارد. به همين دليل است که نشستن پاي صحبتهاي هر يک از مديران شرکتهاي دانشبنيان، ميتواند نکات تازهاي را پيش روي افراد بگذارد. بهخصوص شرکتهايي که مدت زيادي نيست کارشان را راه انداختهاند و از روزهايي که از کسبوکارشان، تنها ايده اوليه را داشتند، زمان زيادي نميگذرد. رسول لسان خوش منفرد، يکي از همين مديران است که از مسير پيشرفت شرکت بسپار پيشرفته شريف برايمان ميگويد.
براي شرکتهاي دانشبنيان، نميتوان نقطه آغاز و مسير پيشبينيشده يکساني در نظر گرفت. هزار و يک اتفاق کوچک و بزرگ سر راه وجود دارد که اکثرا قابل پيشبيني نيستند. هر حوزه کاري و بازاري هم سختيها و مشکلات خودش را دارد. به همين دليل است که نشستن پاي صحبتهاي هر يک از مديران شرکتهاي دانشبنيان، ميتواند نکات تازهاي را پيش روي افراد بگذارد. بهخصوص شرکتهايي که مدت زيادي نيست کارشان را راه انداختهاند و از روزهايي که از کسبوکارشان، تنها ايده اوليه را داشتند، زمان زيادي نميگذرد. رسول لسان خوش منفرد، يکي از همين مديران است که از مسير پيشرفت شرکت بسپار پيشرفته شريف برايمان ميگويد.
کار شرکت بسپار پيشرفته شريف چيست؟
شرکت بسپار پيشرفته شريف توليدکننده بستهبنديهاي نوين است و درواقع اولين شرکت در ايران است که بستهبنديهاي پيشرفته را براي افزايش ماندگاري مواد غذايي عرضه کرده است. در حال حاضر وظيفه محصولات ما اين است که ماندگاري مواد غذايي و کشاورزي را افزايش دهند. اين به کار کساني ميآيد که مثلا فروشنده مواد غذايي هستند و ميخواهند مواد غذاييشان را مدت زمان بيشتري در قفسههاي فروشگاهها عرضه کنند، يا براي کساني که صادرات انجام ميدهند و همچنين براي کشاورزاني که ميخواهند محصولاتشان را انبار کنند. اين افراد ميتوانند از محصولات ما استفاده کنند تا محصول کشاورزي با همان طراوت و تازگي باقي بماند و به دست مصرفکننده نهايي برسد. در حال حاضر وظيفه بستهبنديمان اين است که ماندگاري را زياد کند.
فقط حفظ طراوت و افزايش ماندگاري ملاک کارتان است؟
فعلا بله، اما براي آينده هم برنامه داريم. در دنيا بستهبنديهاي خاصي به نام بستهبنديهاي هوشمند مطرح است. البته بستهبنديهايي که ما عرضه ميکنيم نيز در دسته بستهبنديهاي فعال و هوشمند قرار ميگيرد. اما بهطور جامعتر بستهبنديهاي هوشمند حتي ميتوانند تازگي محصول را اعلام کنند. ميتوانيد با نگاه به بستهبندي بفهميد که چقدر از عمر محصول گذشته است و آيا اين محصول از زنجيره سرد خارج شده يا نه. چون يکسري از مواد غذايي چون شير، مرغ و گوشت لازم است که تا رسيدن به دست مصرفکننده از زنجيره سرد خارج نشوند و اگر اين اتفاق بيفتد، بسته هوشمند محصول، يک آلارمي را نمايش ميدهد. حالا يا رنگ برچسب عوض ميشود يا نوشتهاي روي محصول نمايان ميشود. اينها جزو ويژگيهاي ديگر بستهبنديهاي هوشمند است که در سبد محصولات ما در آينده قرار خواهد گرفت.
بستهبنديهاي شما چقدر ماندگاري را افزايش ميدهند؟
براي بعضي از محصولات اگر از بستهبندي ما استفاده نکنند، عملا نميشود نگهشان داشت، بعضيها هم زمان ماندگاريشان افزايش پيدا ميکند. درواقع هم enabling داريم و هم enhancement. يعني يک کارهايي قبلا نميشده و ما عملياش کردهايم و يک کارهايي را هم ما پيشرفت دادهايم. مثلا پسته تازه را نميشد بستهبندي کرد و اين را در هر بستهبندياي قرار ميداديد، نميماند و کپک ميزد. درحاليکه ما با بستهبندي خود توانستيم ماندگاري پسته تازه را به 25 روز برسانيم که بتوان آن را به کشورهاي اطراف صادر کرد. مثلا در مورد خيار بعد از يک هفته تا 10 روز شروع به پلاسيده و زرد شدن ميکند. ما اين را تا 22 روز رسانديم. اين بسته به نوع محصول است. ما از 60 درصد افزايش ماندگاري داريم تا 600، 700 درصد.
الان چه شرکتهايي با شما همکاري ميکنند؟
يک عده صادرکنندههاي محصولات کشاورزي هستند. البته در اين مورد ما فصلي کار ميکنيم. مثلا الان فصل خيار است که بستهبندي شده و به کشورهاي اروپايي صادر ميشود. باز در دورههاي زماني ديگر محصولات ديگري چون گيلاس و سيب و... کار ميکنيم. ما بهطور کلي دو نوع محصول داريم. در يک دسته از محصولات براي B to B کار ميکنيم. يعني چيزي که عرضه ميشود، براي کساني است که يا صادرات انجام ميدهند، يا محصولاتشان را انبار ميکنند، يا آنهايي که در حوزه محصولات غذايي فعال هستند. يک محصول ديگري که داريم، در حوزه B to C است. اين را براي خانوار با نام تجاري ساپک تهيه کرديم که براي صيفيجات، سبزيجات و ميوهجات است. مثلا اگر سبزي خوردن قرار است دو سه روزه پلاسيده شود، اين بستهبندي ساپک تا دو هفته ميتواند سبزي را با همان تازگي حفظ کند. در بخش B to B، ما اخيرا شروع کرديم يک محصول براي نان صنعتي کار کنيم که البته هنوز به مرحله قرارداد نرسيدهايم و روي لبنيات هم داريم کار ميکنيم. مثلا براي بستهبندي پودر شيرخشک صنعتي که مشکل اکسيد شدن دارند و رطوبتي که درونشان وجود دارد، باعث ميشود که کپک بزنند، محصولي توليد کردهايم و با شرکت مانگا و پگاه در حال مذاکره و همکاري هستيم. يک محصول ديگر هم داريم که جاذب اشعه ماوراي بنفش است که در بطريهاي PET استفاده ميشود و معمولا در آنها روغنهاي سرخکردني ريخته ميشود، که به اشعه ماوراي بنفش حساس هستند و باعث ميشود که فاسد شوند. ما اين را در ديواره PET بهعنوان Masterbatch به آنها که توليدکننده PET هستند، عرضه ميکنيم که ميتواند ماندگاري روغن را تا 75 درصد افزايش دهد. با شرکتهاي اتکا و گلرنگ هم داريم کار ميکنيم. کل محصولات ما زيست تخريبپذير هستند و به طبيعت برميگردند و همه هم از فناوري نانو استفاده ميکنند.
مکانيسم اين محصولات به چه صورت است؟
اين محصولات چهار، پنج عامل را که باعث فساد مواد غذايي ميشود، کنترل ميکند، مثل اکسيژن، در مورد محصولات کشاورزي CO2، اتيلن، رطوبت و عوامل باکتريايي. جالب است بدانيد که هر ميوه و سبزي هم براي خودش يک درصد خاصي از اين گازها را لازم دارد که به عمر اپتيمم خودش برسد. به همين خاطر هم محصولاتي که ما عرضه ميکنيم، مختص همين محصول غذايي است. الان 17 محصول داريم و پاکت گيلاس با هلو متفاوت است. البته اشتراک زياد دارند و ممکن است کاهو و اسفناج در يک گروه قرار بگيرند.
صادرات هم داريد؟
بله. ما صادرات را به قزاقستان شروع کرديم و با روسيه هم براي بستهبندي مرغ در حال مذاکره هستيم. با برزيل هم همکاري را شروع کرديم براي موزي که در برزيل رشد ميکند به نام پراتا که اين موز خيلي به اتيلن حساس است. برزيليها دوست دارند بتوانند اين موز را به اروپا صادر کنند، چون بسيار مقوي است و در کشورهاي اروپايي خيلي علاقهمند و طرفدار دارد. اما به دليل همان حساسيت زياد به اتيلن عملا نميتوانند اين ميوه را به اروپا برسانند و محصول لکهدار ميشود. يک هيئت تجاري از برزيل به ايران آمده بودند و ما محصولاتمان را به آنها نشان داديم و علاقهمند شدند که از محصول ما استفاده کنند.
اصلا چطور شد به فکر تاسيس شرکت افتاديد؟ حلقه اوليه از کجا تشکيل شد؟
جرقه اصلي اين کار سال 81 زده شد. من در يک گروه در شرکتي به نام شرکت گسترش مواد پيشرفته (آميدکو) بودم که از شرکتهاي اقماري سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران است. يک پروژه مطالعاتي آنجا بود به نام تدوين استراتژي توسعه مواد پيشرفته در ايران که اينها را چند گروه کرده بودند و گروه پليمري هم داشت و من در آن گروه فعاليت ميکردم. ما اين کار را انجام و به سازمان گسترش ارائه داديم. در اين پروژه دنيا را مطالعه و با ايران مقايسه کرديم تا ببينيم که ايران به کدام سمت برود، بهتر است. در آن زمان ما فهميديم که صنايع بستهبندي ايران در حوزه پليمر بسيار ضعف دارد، درحاليکه در دنيا جزو نقاط قوت است و بيش از 60 درصد پليمر دنيا در قسمت بستهبندي استفاده ميشود. اين پليمرها به شکل خام استفاده نميشوند، بلکه يک کارايي يا کاربردي از آن استخراج ميکنند. مثلا همين که ماندگاري زياد شود، هوشمند شود و يک کاري براي آن محصول غذايي که دارد بستهبندي ميشود، انجام دهد. آنجا اين جرقه در ذهن من زده شد که بياييم در آينده توليد چنين محصولاتي را راه بيندازيم و با استفاده از پليمرهاي پيشرفته، صنعت بستهبندي در ايران را تغيير دهيم. آن زمان در دانشکده مهندسي و علم مواد دانشگاه صنعتي شريف در نيمه راه فوق ليسانس بودم. البته من کلا در زمان ليسانس، فوق و دکترا در حوزه پليمر کار کردهام. بعد از آن وقتي سال 89 دوره دکترايم تمام شد، شروع کرديم به تشکيل يک هسته از فارغالتحصيلان که همگي همدانشگاهي خودم بودند. آنجا يک بيزينس پلن يا طرح کسبوکار آماده کرديم و در مرکز رشد دانشگاه صنعتي شريف مستقر شديم. لازم است اينجا از اين مرکز که واقعا دارد زحمت ميکشد و يکي از بهترين مراکز رشد ايران است، تشکر کنم. چون بعد از تشکيل هسته، تازه ميآيند آموزشهاي مديريتي، تجارت، بيمه و... ارائه ميکنند که شامل حال ما هم شد. ما سه سال در آنجا استقرار داشتيم و در حال توليد و توسعه محصولاتمان بوديم. همه اين 17 نوع محصول هم کار تحقيقي ميخواست و هم کار آزمايشگاهي و هم توليدي. ما سولهمان را در مرکز پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران از طريق ستاد نانو گرفتيم و کار توليديمان را شروع کرديم. ميتوانم بگويم در سال 91، کارمان از هسته به شرکتي به نام بسپار پيشرفته شريف رسيد. البته با توجه به رکودي که در کشور وجود داشت، يک مقدار بدشانسي آورديم، ولي بااينحال داريم محصولمان را عرضه ميکنيم و ميفروشيم. با توجه به اينکه محصول جديد است و به آن نياز وجود دارد، من فکر ميکنم که در آينده حتي با آمدن رقبا بازار بهتر هم خواهد شد.
معمولا قانع کردن بازار براي خريد محصولات تازه سخت است. چون بازار دست واردکنندههاست و همين باعث ميشود شرکتهاي نوپا بهراحتي نتوانند با اين واردکنندهها به رقابت بپردازند. شما چطور بازار را قانع کرديد؟
در بخشهاي مختلف، نحوه ورودمان متفاوت بود. مثلا در حوزه صادرات ميوه و سبزيجات به کشورهاي اروپايي و عربي، آنها از يک محصولي استفاده ميکنند که سالهاست از اسراييل ميآيد و امتحانش را پس داده و راضي هم هستند. ولي ما آرامآرام داريم جاي اين محصول را ميگيريم. با توجه به اينکه از فناوري نانو استفاده ميکنيم، کارمان دقيقتر است، درحاليکه محصول اسراييلي فقط رطوبت را کنترل ميکند. درنتيجه توانستيم با دو عامل کيفيت برتر و قيمت پايينتر، رقيب سرسختمان را کمکم کنار بزنيم. البته اين محصول با اينکه اسراييلي است، اما مافياي خاص خودش را دارد و مبارزه کردن با اين دوستان سخت است. اين در حوزه محصولات کشاورزي بود که ما جايگزين يک محصول ديگري شديم. لازم به ذکر است، در همين حوزه براي هر محصول کشاورزي بستهبندي مخصوص ارائه کرديم. اين قابليت ما باعث شد تا اعتماد دوستان در اين حوزه بيشتر جلب شود. اينها را امتحان کردند و امتحانش را پس داده و کمکم دارند سراغ ما ميآيند. بخش ديگر صنايعي است که اصلا با اين محصول آشنا نيستند. مثلا صنايع لبنيات و همين محصولي که گفتم براي شيرخشک استفاده ميشود. خب ما محصولمان را برديم و به اينها عرضه کرديم و ماهها طول کشيد تا تست کنند و اين چرخه برايشان جا بيفتد. اما در همين صنايع هم فهميدند که هرچند هزينه بستهبندي يک مقدار کمي زياد ميشود، اما اين حسن را دارد که ماندگاري محصول را بالا ميبرد و ميتوانند زمان بيشتري آن را در انبار و مغازه داشته باشند. آنها ديدند درنهايت در محاسبات مالي، اين به نفعشان است و همين شد که توانستيم جا بيفتيم. گاهي هم خوششانسي آورديم. مثلا در صنعت روغن، اجباري شده که همه شرکتها از جاذبهاي UV استفاده کنند. اين به ما کمک کرد. البته در اين صنايع با اينکه زمان امتحان پس دادن و پذيرش طولانيتر است، اما ورود به بازار راحتتر است. حداقل اين است که محصول ديگري وجود ندارد. اما وقتي ميخواهيد يک محصول را کنار بگذاريد و جايگزين آن شويد، چون رقابت وجود دارد، آن افراد به هر کاري دست ميزنند تا اين اتفاق نيفتد. ولي خب درهرحال صبر زيادي ميخواهد. اساسا در کار توليدي صبر خيلي مهم است تا از يک مرزي بگذريد و روي روال بيفتيد.
اين از مرز گذشتن و افتادن روي روال، زمان ميبرد و تمام اين کارها از ابتدا تا رسيدن به آن مرز و سوددهي، بهخصوص براي شرکتهاي دانشبنيان طولاني است. در اين مدت سرمايه مورد نيازتان را از کجا آورديد؟
يک مقدار که سرمايه شخصي بوده، يک مقدارش را هم به صورت وام دريافت کردهايم. ستاد توسعه فناوري نانو بهعنوان طرح ايجادي يک صنعت نانويي به ما کمک کرد و وام در اختيارمان قرار داد. تمام کساني که چنين کارهايي را شروع ميکنند، بايد تمام کارهايشان را کنار بگذارند، يک مدت از جيب بخورند و اين دوره را به هر شکلي که هست، تحمل کنند. اخيرا هم صندوق نوآوري و شکوفايي وامي را براي توسعه کار در اختيارمان قرار داده تا بتوانيم دستگاههاي بهتري بگيريم و فعاليتمان را گسترش دهيم.
از آنجا که سالهاي زيادي از تاسيس شرکتتان نميگذرد، احتمالا بهتر ميدانيد شرکتهاي نوپا چه کمبودهايي دارند. اساسا در زمينه عملي کردن ايده کسبوکار، چه تفاوتهايي ميان ايران و کشورهاي پيشرفته ديده ميشود؟
راهاندازي کسبوکار در ايران نسبت به کشورهاي پيشرفته غربي يکسري مزايا و معايب دارد. از جمله اين مزايا اين است که ما در ايران خيلي راحتتر ميتوانيم تجاريسازي کنيم. تجاريسازي در کشورهاي غربي خيلي سختتر است. آنها قوانين خاص خودشان را دارند. شايد يک محصول سالها طول بکشد تا به بازار بيايد. بازار آنجا خيلي سرسختتر از بازار ايران است. شايد به اين علت باشد که در ايران رقابت کمتر است. مثلا در مورد ما بکر بودن بازار وجود دارد و داريم تا حدودي يکهتازي ميکنيم. رقيبها در آينده ايجاد ميشوند، ولي حتي به وجود آمدن رقيبها به ما کمک ميکند که بهتر کار کنيم. بهخاطر اينکه صنايع ميفهمند که يک بستهبندي به نام بستهبندي نوين و اکتيو آمده و حتما يک چيزي هست که 10 تا شرکت دارند رويش کار ميکنند. ولي وقتي فقط يک شرکت کار کند، ممکن است به نظرشان يک چيز لوکس بيايد. اما در خارج از کشور چنين چيزي خيلي زياد است و بايد ايدهتان خيلي ناب باشد که بتوانيد پيشرفت کنيد. اما خب معايبي هم وجود دارد. مثلا در کشورهاي غربي خيلي راحتتر سرمايهگذار پيدا ميشود. شما ميتوانيد به يک سيستم ديگري ملحق شويد، آن سيستم شما را در بدنه خود رشد ميدهد و بعد ميتوانيد جدا شويد. مثل قلمهزني. درحاليکه ما اينطور نبوديم. مثل اين بود که يک دانه در بياباني افتاده باشد و خودش بايد رشد کند.
نکته اصلي اين است که در اين کار از انتخاب شريک گرفته تا ايده و توليد و کارهاي مديريتي و تحقيق و توسعه، مشکلاتي وجود دارد، ولي دو ويژگي هست که به ايجاد کسبوکار جديد کمک ميکند. يکي جسارت است. يک جاهايي که شما ميخواهيد از يک مرحله به مرحله ديگري برويد و توليد کنيد و سرمايه ميگذاريد و استخدام ميکنيد و بهطور کلي تبديل شدن از يک فارغالتحصيل معمولي به کسي که دارد توليد ميکند، جسارتي ميخواهد که بعضي مواقع بازدارنده است. خيلي مواقع حضور يک سرمايهگذار يا همين مرکز رشد کمک ميکند تا آن جسارت ايجاد شود. نکته دوم هم همان صبر است. صبر واقعا لازم است. چون کار ما از جيب خوردن دارد، کار شکست ميخورد، تحقيق و توسعه به نتيجه نميرسد، با اينکه سرمايه زيادي ميبرد، کار فني مشکل پيدا ميکند، به بازار که ميرسيد، وارد بازار شدن هزينه دارد، کارهاي اداري و... همه چيزهايي است که واقعا به صبر ايوب نياز دارد. داشتن دوستان و خانواده خوب خيلي مهم است. بايد تکليفتان با اين آدمها مشخص باشد و بگوييد من دارم کاري را شروع ميکنم که بايد در آن صبر داشته باشم. پس همه بايد همکاري کنند.
منبع : ماهنامه سرآمد
ارسال به دوستان